راستی محمد نبودی ببینی… – دلنوشته فرهاد باغبانی به مناسبت سوم خرداد

راستی محمد نبودی ببینی…

فرهاد باغبانی 

 خیلی ها رفتند. برخی به هزار زحمت ماندند، با خس خس نفس های که دیگر بالا نمی آید. با خاطراتی که هنوز در سینه می تپند. رازهای سر به مهر. به دنبال گوش شنوایی تا قصه حماسه خود را به نسل امروز منتقل کنند.

 حالا ما هستیم وپلاک های یادگار از جنگ.  دلبسته ایم به صلح.  دلداده به جان.

 خسته ایم، حتی از شنیدن نام جنگ،جنگ ناعادلانه، و این یک قاعده ی بیرحمانه درست است که جنگ و صلح دو روی یک سکه اند و همیشه  جنگ از رگ گردن به ما

 نزدیک تر است. هر که آماده تر برای جنگیدن، پایاتر وماندگارتر. هرکه آسود خاطر و فارغ از جنگ، آماده است برای پذیرش مرگ.

 به هر نیتی که جان دادند. هر مقصودی که داشتند. به هر دین و مسلکی که بودند.

 اگر بسیجی مخلص بودند  یا اگر که جان برکف در راه مسلک خویش،اگرکه زرتشتی یا که سنی یا حتی جوان چپ زده یا که هنوز مهر آریایی در سر، عاقبت خرمشهر را آزاد کردند از دست دشمن بعثی. صدام خیال قادسیه دوم داشت.

 آن نسل ازدروازه های تاریخ با سربلندی گذشت.  راههای افتخاری که با خون طی شد.
 اینک با افتخار تاریخ میهن را در سوم خرداد 1361 ورق می زنیم. شما که از خونتان لاله دمیده، ای جوانان وطن، با هر عقیده ای که جان دادید و با هر باوری که داشتید، شاهکار بزرگ را شما آفریدید. آن تراژدی بزرگ؛ معصومانه جان دادن شما بود برای ماندن ما.
 اگر رفیق بودید، یا بردار، اگر سرور یا که مهر آریایی درسر .هر کس و هر چه بودید. برای همیشه، به تاریخ حتی به دشمن تا دندان مسلح به میراژهای غربی و میگ های شرقی، به همه ی دنیا ،درس ایستادگی و مردانگی را آموختید.
 شما ای شهیدان.، ای جانباختگان، ای کشته شدگان، همه با عزمی راسخ ایران را از دست سردار قادسیه دوم رهانید. تنها شجاعت است که می تواند پیروزی های بزرگ را
 تفسیر و ترسیم کند.
 شما به ما آموزاندید، وقتی میهن به اسارت دشمن در آید،همه بابک می شویم. همه آرش می شویم. جان در تیر تا مرز را از گزند اهریمن در امان داریم. همه آن سرباز گمانم در کوهستان های باختر ایران می شویم که تنها و غریبانه وقتی که دشمن کارد آجینش می کرد، نترسید و از ته قلب فریاد زد پاینده ایران، همه حسین فهمیده میشویم که با جسم کودکانه اش قلبی به بزرگی همه ایران داشت.
راستی محمد نبودی ببینی شهر آزاد شد.
یادمان باشد تحت هر شرایطی باید به آرمان های آن ها که رفتند وفادار و معتقد باقی بمانیم.
 آنهایی که پیکرهایشان هرگز به دست مادران داغدیده نرسید. آنهایی که هنوز جانبازند و یادگار آن روزهای سخت دفاع مقدس. آن ها قهرمانان تاریخ ایران
 زمینند. با هر نامی و هر عقیده ای. آن ها میهن مقدس و اهورایی خویش را تا واپسین دم حیات پاسداری ونگاهبانی کردند.

امتداد زندگی ما درجریده ی زندگان، آنان که هنوز نام دارند … از زجری است که آن ها برده اند.

  آنان رنج دوران برده اند. آنان خون دل ها خورده اند.
  سوم خرداد روز آزاد سازی خرمشهر، یعنی یادآور روزیست که همه یک تن واحد شدند تا ایران باشد و بماند…
تا ایران باشد …تا ایران بماند …
پاینده ایران 
اهواز – خرداد ماه 1391 خورشیدی 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *