چهره های ضدملی با سوابق تجزیه طلبانه و کارنامه های دروغین

چهره های ضدملی با سوابق تجزیه طلبانه و کارنامه های دروغین در صدای آمریکا

« یوسف عزیزی بنی طرف همچنان در برابر دوربین های صدای آمریکا چشم در چشم مخاطبین ایرانی سخن از اقلیم – کشور – اهواز می راند»

فرهاد باغبانی 

دربرنامه هفته ی گذشته «صفحه آخر» صدای آمریکا با اجرای مهدی فلاحتی سیاست های اپوزیسیون سازی ودشمنی با تبار ایرانی از طریق مانور خبری برای چهره های ضد ملی با سوابق تجزیه طلبانه، آشکار و هویدا شد.

در این برنامه با دعوت از« یوسف عزیزی بنی طرف» و چهره سازی و استفاده ازعناوین چون دبیر مبارزه با نژاد پرستی وعرب ستیزی در ایران! ناشیانه سعی در تلقین نوعی نابرابری قومی و نژادی در ایران هم از سوی برنامه ساز و همه از سوی مهمان برنامه شده بود. بر همین اساس ذکر مواردی ضروری و مهم به نظر می رسد:

1- در این مصاحبه «عزیزی بنی طرف» هموطنان خود یعنی اصفهانی ها را عرب ستیز معرفی کرد، آن هم با دلیل این که در مسابقه ی فوتبال بین باشگاه سپاهان اصفهان و یکی از باشگاههای عربستان، تماشاگران جانب باشگاه و میهن خویش را گرفتند و گاهی وقت ها حریف را هوو می کردند.

ببینید این استدلال چقدر ضعیف و تهی از هرگونه باور پذیری است.ایرانی ها عرب ستیزند چون در فلان مسابقه فوتبال باعربستان به تشویق تیم خودی پرداختند؟

وی همچنان در برابر دوربین های صدای آمریکا چشم در چشم مخاطبین ایرانی سخن از اقلیم اهواز می راند(اقلیم درمعنای عربی یعنی سرزمین وکشور برای اطلاع بیشتررجوع کنید به جلد دوم کتاب تاریخ فرهنگ ایران پس از اسلام نوشته دکتر محمد محمدی).

بنی طرف با تاکید بر این که خوزستان در سال 1925 (همچون بعثی ها تاریخ را به میلادی عنوان می کند) به اشغال حکومت ایران توسط رضا شاه درآمد، می کوشدخوزستان وبویژه شهرستان اهواز را سرزمینی اشغال شده توسط فارس ها برای بیننده ترسیم نماید.

2- بنی طرف همصدا با مجری در این برنامه سعی می کند که عملیات های مسلحانه و بمب گزاری عده ای از عناصر فریب خورده وابسته به  وهابیت وحزب بعث را که باعث کشته و زخمی شدن ده ها تن ازهم وطنان بی گناه ما درخیابانهای اهواز گردید را به عنوان قیام خلق عرب و حرکتی مدنی و مسالمت آمیز برعلیه شوونیسم فارس دراقلیم اهوازمعرفی نماید.

وی همزمان با ترفند خاص واستفاده از واژگانی چون فقرعمومی،تبعیض ونابرابری قومی وستم فارس ها، سعی در بزرگ نمایی “شیخ خزعل” به عنوان قهرمان عرب به ببینده وبویژه برادران عرب ایرانی دارد.

همچنین وی در تلاش ست با استفاده از تاکتیک های رسانه ای و با سواستفاده از احساسات قومی برادران عرب ایرانی این گونه به ببینده القا می نماید. گویی استفاده از نام تاریخی «خوزستان» توسط ملت و دولت ایران عملی است ضد موازین بین المللی و ضد انسانی و از نشانه های اشغال سرزمین های عربی است. یعنی تدوین سناریویی از پیش طراحی شده و همسان سازی از نوع اشغال سرزمین فلسطینی ها توسط یهودی ها و تشکیل کشور اسراییل. بنی طرف با القای این سخن نادرست، اصرارمی ورزد که عربستان – نقل بنی طرف – سال ها دارای حکومت مستقل و دارای پرچم و ارتش جداگانه بوده است و این رضاه شاه بود که با یوروش و اشغال نظامی این سرزمین را به تصرف فارس ها در آورد.

خودمختاری شیخ خزعل از نوع وضعیت اقلیم کردستان عراق، ترسیم نوعی جغرافیای سیاسی موهوم وخیالی برای خوزستان،  قلب تپنده و توفنده ی ایران زمین و جعل تاریخ آن هم درسیمای فردی که دررسانه ای بیگانه به عنوان کارشناس مسائل عرب معرفی می گردد تاسف آور است.

جالب این که مجری برنامه هم نوا و هم آو با این سخنان دروغین بنی طرف می شود و درقامت یک هوادار دو آتشه با سخنان مجعول کارشناس مسائل عرب همراه می شود واین کارنامه ای است به دروغ که درسیمای بنی طرف و فلاحتی در صدای آمریکا به تصویر ونمایش کشیده می شود.

3- بنی طرف همزمان در همین گفتگوی جهت دار، خرمشهر را “محمره” نامید و سخن از ستم فارس ها چه در رژیم پهلوی و چه در جمهوری اسلامی راند.

در عوض حتی یکبار از سوی مجری برنامه پرسشی مطرح نشد که آقای بنی طرف شما مستند به کدام دلایل سخن از نژاد پرستی و نابرابری های قومی در ایران می کنید.؟ 

4- “مهدی فلاحتی” مجری است با سابقه گرایش سیاسی چپ. وی در این گفتگو در تلاش بود با روش های بسیارغیرحرفه ای مسیر بحث را درجهت امیال و خواسته های قوم گرایانه ی “بنی طرف”  هدایت کند.

جای تاسف دارد رسانه ای که خود را آزاد معرفی می کند، این اندازه به دور از رسالت ژورنالیستی خود عمل کرده و جانب دارانه وارد موضوعی با زوایه های متعدد سیاسی و اجتماعی شود.

5- به هر روی هر اندازه رسانه هایی از این دست از افراد قوم گرا با گرایشات گریز از مرکز هم چون “بنی طرف “ها  در برنامه های چون “صفحه آخر” دعوت کنند، در مقابل ملت ایران هوشیارنه تر در برخورد با اخبار و تفسیرهای این گونه رسانه ها واکنش از خود نشان خواهند داد.

6- باردیگر به عنوان یک از پیروان طریقت ایزدی(نهضت مقاومت ملت ایران در طول تاریخ) و کسی که ذره ذره یاخته ها و سلول هایش مالال مال از عشق وشیدای به میهن است، ملت ایران را چونان گذشته به هوشیاری وآگاهی ملی و تاریخی فرا می خوانم تا در این مسیر و با کسب خود آگاهی ملی و شناخت ضرورت ها و نیازهای آرمانی میهن، باردیگرسرزمین مقدس و اهورایی خود را از گزند دشمنانی با سیمای دروغین حقوق بشرِ «بنی طرف» واستفاده ابزاری از رسانه هایی چون صدای آمریکا برای همیشه در امان و ایمن نگاه داریم.

7- هم میهن توطئه ای بزرگ و گسترده برای میهن ما در حال تدارک است. نقشه ها برای تکه پاره کردن میهن کشیده اند و تئوری آن توسط امثال «برنالد لوییس» انگلوساکسون تدوین شده اند.. استعمارگران سالها پیش درباره ایرن گفته اند: کوچک زیباست.  تنها و تنها با تکیه وگسترش شبکه هوشیاری ملی می توان ابعاد این دسیسه بزرگ را شناسایی کرد و به مقابله به مثل با حجم وسیع توطئه های ضد ملی برخواست.

همواره و تا واپسین دم حیات ایران معصوم و مظلوم را می ستایم.

خداوند میهن ما را از گزند اهریمنان بپاید.

پاینده ایران

فرهاد باغبانی

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *