باور بفرمایید جناب بنی طرف، تجزیه ایران به این سادگی ها نخواهد بود – فرهاد باغبانی

باور بفرمایید جناب بنی طرف، تجزیه ایران به این سادگی ها نخواهد بود!

 

فرهاد باغبانی

 

بعد از پاسخ دادن به گفته های«یوسف عزیزی بنی طرف» که در برنامه صفحه آخر بیان شد و نقد عملکرد صدای آمریکا، «بنی طرف» برآشفته از شبکه هوشیاری ملی و اطلاع رسانی دقیق و هوشمندانه عناصر ایران گرا در خوزستان نسبت به تحرکات رسانه ی دولتی وابسته فارسی زبان همچون «بی بی سی و صدای آمریکا» و اعتراض نسبت به حضور افرادی با گرایشات گریز از مرکز و معارض با تمامیت ارضی کشور، به پرخاشگری و ایراد انواع اتهام به جریانات ایران پرست و بویژه پان ایرانیست ها در خوزستان پرداخت. در این مجال نه تنها در مقام پاسخ به بنی طرف، بلکه در جهت اطلاع رسانی و وظیفه ای که در برابر تبار ایرانی در این هنگامه دشوار از تاریخ زیست ملت بزرگ ایران بر عهده داریم، ذکر مطالبی مهم ضروری به نظر می رسد:

۱- «یوسف عزیزی بنی طرف» با عصبانیت و قلمی سرشار از تهمت پراکنی به جای پاسخ دادن منصفانه به پرسشهای نگارنده، سراسیمه و پرخاشگرایانه و نگران ازسیل هجوم انتقادها و اعتراضها توسط ایرانگرایان به دلیل حضور مکرر عناصر معارض تمامیت ارضی ایران دربرنامه های شبکه های فارسی زبان وابسته به دولت های خارجی می نویسد:

«پس ازحمله چند روز پیش عناصر اطلاعاتی سایت “خوز بلاگ”، اینک حزب فاشیستی پان ایرانیست! مرا هدف قرارداده است. حزبی که عناصرش در اهواز با مدارای همین اطلاعاتی ها،علناً فعالیت می کنند، درصورتی که جوانان فعال مدنی و فرهنگی عرب، زندانی می شوند و درمعرض اعدام قراردارند. من از آزادیخواهان همه ملیتها در ایران تقاضا دارم برای دفاع از برنامه مصاحبه ام در “صفحه آخر” و در پاسخ به شانتاژ نژادپرستان، نظر خود را در صفحه فیسبوک “صفحه آخر” بنویسند و از حق، برابری و عدالت قومی در ایران دفاع کنند تا تلویزیون صدای آمریکا در برابر این فاشیستها عقب نشینی نکند. حال معنی” دموکراسی وحقوق بشر” از دیدگاه ناسیونالیست های افراطی رافهمیدیم. آنان حتی اظهارنظر مرا به مدت ربع ساعت در این برنامه تحمل نکردند.»

۲- بنی طرف به سان توده ای های سابق به جز تهمت زنی و وارد کردن اتهامات بی اساس چاره ای در پیش رو نمی بیند. در چهار سطر نوشته، چند بار بدون ارایه هیچ گونه سند و مدرکی مخالفانی که به نقد آرا و دیدگاههای ایشان پرداختند را به انواع وابستگی های اطلاعاتی وامنیتی متهم می کند واژگانی همچون عناصر اطلاعاتیِ خوزبلاگ، حزب فاشیستی«پان ایرانیست»، مدارای دستگاه اطلاعاتی با آنها، نژادپرستان، ناسیونالیستهای افراطی استفاده می کند. جالب آنکه وی بعد از زدن انوع و اقسام برچسب های گوناگون، فریاد مظلومیت سرداده و از صدای آمریکا میخواهد نسبت به گسترش اعتراضات مردمی نسبت به حضورش در برنامه هایی از نوع «صفحه آخر»کوتاه نیاید!!

۳- انتظار این بود که در برابر پرسشهای مطروحه در مقاله اینجانب از سوی کسی که خود را ژورنالیست و دارای سوابق آنچنانی سیاسی می داند، واکنش منطقی و بدور از انواع اتهام زنی ارایه میشد…هر چند به جزاین یاد نداد استادت. بار دیگر در شبکه هوشیاری ملی برای چندمین بار برای روشن شدن افکار عمومی پرسش های خود را با شما مطرح می کنیم تا سره از ناسره و راست و دروغ برای ملت ایران آشکار و روشن گردد. همزمان منتظر پاسخ گویی بنی طرف به عنوان دبیر به اصطلاح «کانون مبارزه با نژاد پرستی و عرب ستیزی در ایران» به این پرسش های صریح هستیم، البته نه اینبار با عصبانیت و پرخاشگری!!!

* درسخنان و نوشته های خود سخن از اقلیم الاهواز به زبان می آورید (اقلیم درعربی به معنای کشور است) در همان آمریکا که خود را مهد دموکراسی جهان آزاد به دنیا معرفی میکند اگر کسانی یا گروه هایی سخن از اقلیم «تگزاس» یعنی کشور تگزاس به زبان آورند چه برخورد امنیتی و اطلاعاتی با آنها خواهد شد؟!!! یادتان هست در همان لندنی که زندگی می کنید انگلوساکسون ها با ایرهای جدایی طلب چه برخورد قهر آمیزی کردند… آیا یکشنبه خونین ایرلند یادتان هست؟

* آیا شما معتقد به جغرافیایی سیاسی با نقشه مجعول «الاحوازیه» می باشید که از سوی عناصر تجزیه طلب و سایت های الاحوازیه و العربستان و تعدادی سایت دیگر تبلیغ و تکثیر می شوند و نفرت نژادی در سراسر مطالب آن ها منعکس می باشد؟

* منظور شما از به کار بردن استان عربستان به جای نام تاریخی خوزستان در رسانه های عمدتا وابسته به دولت های خارجی چیست؟

* درصورت تاکید بر نام عربستان آیا تاریخ و نوشته های عهد کهن و کتیبه ها نیزبا سخن شما همنوا وهمرای هستند؟!

* آیا در طول تاریخ درخوزستان به جز قوم عرب ایرانی دیگر اقوام سکنا نداشته اند؟ پارس ها، بختیاری ها، شوشتری ها، رامهرمزی ها، بهبهانی ها، دزفولی ها…آیا این همه تنوع قومی در خوزستان را میتوان نادیده گرفت و سخن از استان عربی با نام مجعول عربستان راند؟!

* در برنامه هایی که در رسانه های عربی زبان مانند العربیه وبی بی سی عربی به عنوان کارشناس مسایل عرب شرکت می کنید بارها از واژه مجعول خلیج العربی استفاده کرده اید. استفاده از نام«الخلیج» یا «خلیج العربی» جز دشمنی آشکار و معارضه با تاریخ و غرور ملی ایرانیان چه معنای دیگری خواهد داشت؟

* در خوزستان چفیه قرمز بر سر کردن نشان از تظاهر به وهابی گری است. آیا شما هم با سر کردن چفیه سرخ رنگ، مبلغ وهابی های عربستان شده اید؟!

* اگر خود را یک ایرانی دارای حقوق شهروندی می دانید و به تمامیت ارضی ایران می اندیشید، چرا تاکنون سخن و موضعی از شما در برابر یاوه گویی های امارات درباره جزایره همیشه ایرانی نشنیده ایم؟! نکند همچون شیوخ حاشیه خلیج فارس این جزایر همیشه ایرانی «تنب بزرگ،تنب کوچک و بوموسا» را حق خاندان آل نهیان می دانید. حتی یک کلام اعتراضی نسبت به سرکوب گسترده برادران شیعه در بحرین توسط خاندان آل خلیفه و اشغال این سرزمین توسط ارتش آل سعود از شما نشنیدیم. آیا شیعیان بحرینی به دلیل مذهبی که دارند، برادران عرب شما محسوب نمیشوند یا چون خاندان مرتجع آل سعود قصد تغییر جمعیتی جزایر بحرین به سود وهابیون رادارد، مهرسکوت بر لب زده اید؟

*چرا تاکنون یک سطر مکتوب یا یک کلام شفاهی نسبت به تضییع حقوق زنان عرب در منطقه خاورمیانه بویژه آل سعود در عربستان و یا حتی زنان زحمتکش عرب خوزستانی از شما نشنیده ایم. آیا آن ایرانی هایی که در عربستان اعدام شدند مشمول قوانین حقوق بشری مورد اعتقاد شما نمیشوند؟ حتی در مورد سنتهای ارتجاعی و نگاه سلفی گری حاکم بر زنان در عشیرههای عرب مقاله ای نمی نویسید و سخنی نمیگویید. نکند مقوله ی جهان شمول حقوق بشر را نیز تقسیم بندی قومی، نژادی، جغرافیایی، سیاسی و ایدولوژیک کرده اید.

۴- آقای بنی طرف شما سالها در ایران زندگی کردید، کتاب چاپ کردید، در روزنامه های خوزستان و حتی نشریات سراسری مطلب مینوشتید، ازسوی نمایندگان مجلس شورای اسلامی تقدیر شدید، درخانه احزاب وزارت کشور سخنرانی کردید، در مناظرههای بسیار شرکت میکردید، در همایشها و سمینارهای گوناگون دیدگاههای خود را مطرح می کردید، ولی آیا کسی بابت این همه حضور در محافل و مجالس وابسته به هیات حاکمه اتهام اطلاعاتی بودن را به شما می زد؟! شما آزادانه در خوزستان و در نشریاتی چون فجر(کارون امروز) مصاحبه های چند صفحه با آقای مهدی مکارمی انجام میدادید و حتی با استناد به سخنان بی مسوولانه آقای خاتمی در سازمان ملل: سخن از ملیتهای ایرانی میگفتید. وقتی که مسوول وقت تشکیلات حزب پان ایرانیست در خوزستان زنده یاد «دکتر ابراهیم میرانی» قصد پاسخگویی به نظرات و دیدگاه های شما را داشت همان روزنامه علیرغم مصاحبه با ایشان و تا امروز تحت تاثیر فشارهایی که بر روزنامه وارد می آمد از چاپ و انعکاس دیدگاه های پان ایرانیستها در برابر اندیشه های خلق عربی جلوگیری به عمل آورد.

۵- راستی بفرمایید اگر ستم قومی فارسها بر علیه عربها در خوزستان اعمال میشود پس چگونه است که در دومین دوره شورای شهر اهواز هر ۹ نفر اعضای آن از برادران عرب بودند و یا حتی در همین دوره پیش ۳ نفر نماینده مردم اهواز در مجلس شورای اسلامی عرب بودند. در این دوره نیز ترکیب دو به یک سود نمایندگان عرب است. همین حضور نمایندگان عرب در مجلس شورای اسلامی و شوراهای شهر و روستا نشان دهنده حضور گسترده برادران و خواهران عرب اهوازی در پای صندوقهای رای میباشد. برخلاف پارسها و یا بختیاری ها که در این چند ساله کمتر پای صندوق های رای رفتند… نوعی قهر و اعتراض به وضع موجود در هنگام انتخابات در میان رای دهندگان غیر عرب در اهواز مشهود است. راستی یادتان هست که وزیر دفاع ایران به مدت هشت سال یک عرب ایرانگرا بود. شاید بنا به دیدگاه ایدیولوژیکی و نه حقوق بشری، ملاک عرب بودن برای شما تنها آن عده اندک از فریب خوردگانی هستند که جز معارضه با تمامیت ارضی ایران و دشمنی با فارسها و گسترش نفرت قومی هدفی در سر ندارند!!! از دید شما عرب اصیل کسی است که در خیابان های اهواز بمب منفجر می کند!!!

۶- گفته اید حزب پان ایرانیست درخوزستان آزاد است. یادمان باشد هر شهروند ایرانی و همچنین احزاب به شرطی که مخل به مبانی اسلام نباشند و مشی مسلحانه نداشته باشند، از حق فعالیت آزاد قانونی فعالیت برخوردارند و باید به عنوان شهروندان ایران از همه حقوق تصریح شده در قانون اساسی جمهوری اسلامی برخوردار باشند و برای احقاق و اعاده حقوق ملت و برقراری حکومت قانون تلاش و کوشش مدنی و مطالبه محور را سرلوحه فعالیت های خود قرار دهند. حتی اگر برخی نهادهای قدرت با این خواست مدنی مخالف باشد ولی تاکید بر گفتمان مطالبه محور حول گفتمان شهروند محوری تنها راه رسیدن به دمکراسی و جامعه مدنی است. با مبارزه مسلحانه و عملیات های بمبگزاری آنچنان که در سال ۱۳۸۴در اهواز شاهد بودیم، تنها نهادهای مدنی و نیروهای دمکراسی خواه متضرر شده و در مسلخ خشونت؛ قربانی اسلحه خواهند شد. با این همه شما حقیقت را نمی گویید. پان ایرانیست ها درخوزستان آزادانه فعالیت نمی کنند، پان ایرانیستها در خوزستان دفتر سیاسی ندارند، از داشتن روزنامه و ارگان حزبی و حتی برگزای کنگره های قانونی خود محرومند. پان ایرانیستها حتی به اندازه شما در همان دوران اصلاحات اجازه نداشتند در روزنامه ها مقاله و مطلب بنویسند و درهمایشهای دولتی و نیمه دولتی و یا خانه احزاب به ایراد سخنرانی بپردازند!!!

۷- راستی کدام اندیشه مبلغ فاشیست است؟ آنکه میکوشد با استفاده از احساسات برادران عرب نوعی کینه توزی و دشمنی و نفرت قومی از فارسها! در بین آنها بپراکند؟ آنکه بر طبل استقلال طلبی اعراب (بخوانید تجزیه طلبی) میکوبد یا اندیشه ای که سخن از یگانگی و اتحاد همه اقوام و تیره های ایرانی را آرمان و فلسفه وجودیش می داند. اندیشه ای که میگوید:«ما همه شهروندان ایرانیم.» معتقد به حقوق برابر و یکسان برای همه اقوام و تیره های ایرانی بلوچ، کرد، آذری، عرب، فارس و…می باشد؛ اندیشه ای که در منشور سربلندی ملت ایران به صراحت می نویسد«هیچکدام از مردم ایران تافته جدا بافته نیستند»همه اجزای یک پیکره مانا و پایا به نام ملت ایرانند و از نظر اجتماعی و قانون هیچگونه تفاوت، نابرابری جنسی، قومی و نژادی با یکدیگرندارند. اندیشه ای که میگوید:«همه از تبار ایرانیم» و در برابر قانون از حقوق مساوی برخورداریم. درواقع تک تک آحاد ملت ازحق مشاع و برابر در سرزمین مادری خویش برخوردارند، دریک جمله «ماهمه ایرانیم.»

۸- ناسیونالیست افراطی را معنا کنید. آیا براداران ایرانی عرب که در جنگ هشت ساله و دفاع مقدس از ناموس ایران، وطن خویش در برابر صدام بعثی جانانه دفاع کردند و خونشان در راه ایران ریخته شد، از جریان ناسیونالیستهای افراطی هستند؟ چون با فارسهای بیگانه برعلیه سردارقادسیه همدست شدند متهم به شوونیست بودن و خاک و خون پرستی هستند؟ آیا آنها از نظر شما خیانت به باورهای ملت واحد عربی، ناصر، صدام و قذافی کردند؟ آیا شما صدام را همچون سایر بعثی ها شهید قوم عرب می دانید؟ لطفا از اعراب کویتی که صدام به کشورشان تجاوز کرد، نیز پرسش کنید.

۹- به هرحال میدانیم که خوب میدانید، پان ایرانیستها در این سالها با چه مصایب، مخاطرات و دشواری هایی در ایران مواجهه بودند، ولی ما هرگز قصد مظلوم نمایی و بزرگ نمایی نداشته و نداریم. اگر یا بازداشت شدیم، به زندان رفتیم و کشته شدیم، بدون خواستم هیچ مابه ازایی همه را برای معبود خویش ایرانِ مظلوم و بی پناه کردیم. حتی همان سایت سازمان جوانان حزب پان ایرانیست هم که به آن اتهام وارد کردید، شوربختانه در ایران فیلتر است.

۱۰- با مظلوم نمایی گفتید پان ایرانیست ها تحمل ۱۵ دقیقه برنامه را نداشتند؛ ما تحمل ۱۰۰۰ ساعت شنیدن را هم داریم. خود بهتر می دانید در این سالها برای بیان دیدگاه ها و نظرات قوم گرایانه خویش، تا چه میزان از امکانات رسانه های بیگانه بهره برده اید. رسانه هایی که تاکنون حتی حاضر نشدند در برابر شما یکی از فعالان حزب پان ایرانیست در خوزستان را بنشانند تا رودرو به هرکدام از القایات و شبهات شما پاسخ داده شود.

۱۱- آن که باد میکارد لاجرم توفان درو میکند. آنان که در اهواز بمبگزاری کردند همه یا وهابی و یا وابستگان فکری لجستیکی به حزب بعث بودند. بین آنها و مطالبات به حق و شهروندمحور برادران ایرانی عرب هیچگونه سنخیت و نسبتی وجود ندارد. بمبگزاران حتی خواسته های مدنی شهروندان عرب ایرانی را به مسلخ بردند. حتما میدانید در جریان بمبگزاریها درخیابانها و مراکز دولتی اهواز چه تعداد عرب زبان به شهادت رسیدند، آیا نسبت به این شیوه و عملیاتهای ضد انسانی و حقوق بشری تا کنون واکنشی از سوی شما صورت پذیرفته است؟ آیا عملیاتهای خرابکارانه آنها را تقبیح میکنید یا این نوع مبارزه را که باعث ریخته شدن خون بی گناهان بسیاری شد، عملی مدنی و مردمی از سوی خلق ستم کشیده عرب «اقلیم الاحواز»؟! برعلیه فارسهای اشغالگر عربستان!!!؟ دانسته و آنرا تایید میکنید؟

۱۲- خود را مسوول و دبیر کانون مبارزه با نژاد پرستی و عرب ستیزی در ایران میدانید. حتما به سایتهای «العربستان و الاحوازیه» سرمی زنید. آنها به گونه ای بسیار سازمان دهی شده دیدگاه ها و تفکرات قوم گرایانه ضد تمامیت ارضی ایران را تبلیغ و پوشش خبری دروغین می دهند. در آن سایتها اندیشه های فاشیستی، انتقام جویانه، ضد فارس و دشمن با تاریخ و فرهنگ ایران به وفور دیده می شود. نسبت به مطالب تفرقه افکنانه و نژادپرستانه این سایتها تاکنون چه واکنشی از خود نشان داده اید؟ آیا ما نژاد پرستیم یا سایتهایی که نامشان برده شد؟ چه کسی برای بزرگان ایران زمین تهمت شوونیست و نژادپرست را بارها تکرار کرده است؟ شما همسو با اندیشه های سلفی، رجعت به سنت ارتجاعی و با تفکر کینه ورزانه بزرگان تاریخ ایرانزمین همچون فردوسی، کسروی، صادق هدایت، بزرگ علوی و… را ضدعرب و شوونیست معرفی می کنید. راستی برای نخستین بار چه کسانی حمله ور شدند؟

متجاوزایرانیان نبودند. ایرانیان همواره درموضع دفاع مشروع از سرزمین و تبار خویش درطول تاریخ قرار گرفته اند.

به هرحال این سخن پایان ندارد. امیدوارم با حوصله و صبورانه و بدون برچسب زنی و تهمت پراکنی به هرکدام از این پرسشها با تکیه بر منطق مباحثه و کلام پاسخ درخور و شایسته بدهید.

و کلام پایانی…باور بفرمایید جناب بنی طرف، تجزیه ایران به این سادگی ها نخواهد بود…!!!

پاینده ایران ـ خوزستان- فرهاد باغبانی

 

پیوند همیشگی: http://www.pan-iranist.info/?p=4666

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *