از اين دروازه‌ی خطر با شکوه خواهيم گذشت

59 سال از فعاليت‌های حزبی و 69 سال از فعاليت‌های اجتماعي- سياسی پان‌ايرانيست‌ها مي‌گذرد. سال‌هايی که روزهايش غم‌ها و شادي‌هايی با معنايی برايمان به‌همراه دارند. در نبود فهم تاريخی مکتوب از اين موجوديت جاري، آموزه‌ها و تجربه‌های اين دوران به‌صورت آموزش و تذکر شفاهی منتقل شده و متأسفانه مضمون مفاهيم آن برای ضرورت تاريخی تثبيت شده و اکنون همان ميراث شفاهی و تجربه‌ی عمومی مورد تهديد جدی واقع شده است و عناصر برخواسته از “دوران فترت” و پراکندگی ايران و عمل اين امر در فشاری چند بعدی مي‌کوشند موجودی ديگر که همگون با ذات و خصلت اين فترت باشد از “پان‌ايرانيسم” و جلوه‌ی تشکيلاتی و سياسی ان يعنی پان‌ايرانيست، بيافرينند و بدين‌گونه پان‌ايرانيسم آن شود؛ که نبايد باشد و خط زمانی مضاعف مي‌شود که اين اليناسيون با همه — داخلی موجوديت مبارز همراه باشد.

چرا که فلسفه‌ی وجودی ما فهم دوران فترت، به‌صورت دوران، با تمام خصايل و ويژگي‌های آن و سپس کوششی در حوزه‌ی نظر و عمل برای خروج و گسست از آن به غايت وحدت و شکوه است که دورانی نو در حيات ملت ايران آغاز شود. مناسبات، امور و ريشه‌هايی که زمانی برای باليدن و سر برکشيدن تمدن ايران لازم بوده و در چارچوب آن کارويژه‌های خود را به انجام مي‌رسانده اکنون معلول‌هايشان چيزی درخلاف آن جهت است به مثابه فاعل قسري. (يا دست‌کم بي‌اثر است) در حوزه‌ی عمل آگاهانه نيز – يعنی فاعل با اراده- چون فاعل باالتسخير به اصطلاخ حکما عمل مي‌کنيم که روح زوال آن‌را در چنبره‌ی خود کشيده و به پيش مي‌راند، و مبارزه‌ای البته در اين حوزه وقوع يافته که هنوز تبديل به مسأله نشده است، يعنی ما تاريخ ناآگاهی خودمان را با عنايت به تاريخ آگاهی –خودآگاهي- ننوشته‌ايم، در حالی که اين ناآگاهی همان عامل مسخراست و لذا مرزهای دقيق اين مبارزه روشن نيست هيأت حاکمه‌های فاسد که طبيعی اين هستند با اشکال مختلف در اين نتيجه مشترکند که زمينه‌های پراکندگي، شکاف، تنش را نه در جهت بالندگی بلکه در قهقرا دامن مي‌زنند و خطر موقعيت حساس حياتی را ارتقاء مي‌بخشند. حزب پان‌ايرانيست در رتبه‌ی تحقق که حامل يک ايده در جهت قوت و قدرت و وحدت است علاوه بر دارا بودن اين ايده مي‌بايست بتواند فرمول‌ها و راه‌هايی برای اين مطلوب ارائه دهد، با عنايت به اين امر که موجوديت در مرتبه‌ی واقع با موقعيت‌‌ها طرف است که هرکدام مقتضيات خود را مي‌طلبد و عدم عنايت به ان در مرتبه‌ی عمل اجازه‌ی رشد و تکامل را نمي‌دهد. حرکت به وحدت با هم و الزامات آن وجه تمايز ما در بعد سياسی با هيأت حاکمه فاسد است.

از آنجايی که علت با معلول سنخيت دارد و معلول کلی پان‌ايرانيسم وحدت ايران زمين به‌عنوان کمال اول و سپس تجلی کمال ديگر است لذا از پان‌ايرانيسم و هيأت ظاهره آن نمي‌تواند و نمي‌بايست معلولی ديگر در مهد فترت و تجزيه و ضعف برخيزد که اگر چنين شد آن چيزيست غير پان‌ايرانيسم.

با عنايت به اين مقدمه بر همه‌ی ماست که راه پيوند همه‌ی کوشندگان پان‌ايرانيسم در وهله‌ی اول کوشندگان ايران‌گرا و وطن‌پرست را در وهله‌ی دوم هموار کنيم و هر نوع حرکتی که سبب افتراق و تجريه در اين صنوف باشد محکوم و نادرست است به اين وحدت از مجرای باريک تنگ‌نظری و سليقه‌های شخصی برنمي‌خيزد بلکه در زمين خرد و عقل جمعی و محيط متناسب و لازم برای آن مي‌رويد.

روند و جريانی که بر پای تجزيه‌ی صنوف گسترده و بهم‌پيوسته‌ی پان‌ايرانيست‌ها از داخل تا بيرون ايران صحه بگذارد حرکتی فاقد بينش پان‌ايرانيستی است.

2- در اين برهه فشارها بر کوشندگان پان‌ايرانيست فزونی گرفته، آنها را در محيط کار، دانشگاه، بازداشگاه و زندان زير فشار گذاشته‌اند، کوشندگان شريف پان‌ايرانيست که فعاليت‌های علنی خود را در راستای مسووليت ملی با ايمان به دوش مي‌کشند راهی ندارند جز اين‌که برايمان خود تکيه کنند و بيشتر و بيشتر به دانش تجهيز شوند. به‌خوبی آگاهم که چه حجم سنگين کاری برای به زانو درآوردن تک‌تک پان‌ايرانيست به ويژه جوانان به کار مي‌رود و با چه حدت و جديتی دنبال مي‌شود و هم‌سو و هم‌راستا با آن به لطايف الحيل به جنگ روانی دامن مي‌زنند تا روحيه‌ی مبارزاتی را تضعيف کنند. آنها مي‌خواهند دل‌های ما بلرزد تا به زانو درآييم. ای کوشندگان و مبارزان ايران‌زمين، ای فرزندان خلف قهرمانان تاريخ ايران، بيشتر از بيش به ايمان خود متوجه شويد و به ايمان خود تکيه کنيد که نجات‌بخش ما خواهد بود. مبارزه‌ای سخت در کار است، بگذاريد ايمانتان تکيه‌گاهتان باشد تا زير اين فشارها ايستادگی کنيم. از اين دروازه‌ی خطر با شکوه و قهرمانانه خواهيم گذشت.

3- اجلاس‌های متعدد برای تعيين سرنوشت ايران در خارج از کشور با نام‌های گوناگون و نيت‌های پليد در حال برگزاريست، حضور پرتوان ما در خارج از کشور ضروريست و اين امر خيزش آرمان‌خواهان و تشکيل صفوف استوار و منظم پان‌ايرانيستی در خارج از مرزها را مي‌طلبد، که ادامه دهنده‌ی همان حرکت مبارکی باشد که زمانی با هدايت دلاورانه‌ی سرور مهندس ظفری پاسدار منافع ملت ايران بود. با آگاهی خو و عرق و تعصبی که جوانان ايرانی خارج از کشور نسبت به ميهن خويش دارند و حضور سروران گرانقدر و پيش‌کسوت آگاه که از ذخائر بي‌بديل حزب مي‌باشند در خارج از کشور مي‌توان حرکتی خوش‌آتيه و مؤثر برای آينده ايران پايه‌ريزی کرد.

4- در ميان همه‌ی سختي‌ها و دشواري‌ها نياز به شادابی و سرزندگی داريم مي‌بايست روحيه‌ها را تقويت و لذت مبارزه را تجربه کرد ما در حال تجربه‌ی لذت مبارزه‌‌ايم، در ميان همه‌ی مصائب! نمي‌بايست به پرخاش و بي‌حصولگی اجازه‌ی سرباز نمودن بدهم به هم با هم بکوشيم شادابی را به هم رزمان خود هديه کنيم. ويژگی جنبش ما شادابی اخلاق سخت‌کوش، آرمان‌خواهی و دانش‌پژوهيست، نبايد گذاشت شرايط سخت ما را افسرده کند با منش ايرانی خود و اميدوارانه مبارزه مي‌کنيم برای سرفرازی ميهن خويش

فرزند کوچک حزب حجت کلاشي

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *