همسر شهید باکری در واکنش به سخنان طائب: زندگیمان را برای مملکت خود میدهیم
مهدی طائب، رئیس «قرارگاه راهبردی عمار» که از نهادهای تازهتاسیس برای به اصطلاح «مقابله با جنگ نرم» است، روز پنجشنبه ۲۶ بهمنماه در جمع گروهی از دانشجویان عضو بسیج گفته است: «سوریه استان سی و پنجم و یک استان استراتژیک برای ماست. اگر دشمن به ما هجوم کند و بخواهد سوریه یا خوزستان را بگیرد اولویت با این است که ما سوریه را نگه داریم.»
به گزارش جرس، فاطمه چهل امیرانی، همسر شهید مفقود الاثر جزیرهٔ مجنون، میگوید در بحث خوزستان و خاک ایران، تنها شهدا نیستند. باور کنید ما هم زندگی نکردیم. ما همهٔ هستی و زندگی و جوانیمان را به پای این خاک گذاشتیم. یتیم داری و هر چه را که انسان با آن به زندگی امیدوار است را پای دفاع از کشور و خاکمان گذاشتیم. جوانهای زیادی در راه دفاع از این خاک خون دادند و به این راحتی رهایش نمیکنیم که کسی بیاید و بگوید برای ما اولویت ندارد.
خودشان را در مقابل مردم عیان میکنند
«قصهٔ حمید باکری و عملیات خیبر را همه میدانند. هر که روایت دفاع از خاک ایران را با قطرههای خون جوانان شنیده است ماجرای جزیرهٔ مجنون و عملیات خیبر را شنیده است. حمید باکری با اولین گروه پیشتاز که قبل از شروع عملیات بایستی مخفیانه در عمق نیروهای دشمن پیاده میشدند و مراکز حساس نظامی را به تصرف در میآوردند و کنترل منطقه را در دست میداشتند عازم شد. ساعت ۱۱ شب چهارشنبه ۳ اسفند ۶۲ شروع عملیات خیبر بود که با بیسیم خبر تصرف پل مجنون (که بعدا به نام پل حمید نامیده شد) در عمق ۶۰ کیلومتری عراق را اطلاع داد. و عاقبت پس از دو روز جنگ در مقابل انبوه نیروهای زرهی عراق در اثر اصابت آرپیجی به شهادت رسید و پیکر او در همان میدان جنگ باقی ماند.»
همسر شهید حمید باکری میگوید: مشخص است که آقای طائب حرف بدی زدهاند. نمیدانم شاید کار خداست که اینجور حرفها را میزنند و خودشان را در مقابل مردم عیان میکنند، یعنی فکر میکنند که خوبند و بلدند حرف بزنند و سخنرانی کنند یک دفعه از دهانشان چنین سخنانی در میآید.
حتی به شوخی هم گفتنش بد است
وی در ادامه میافزاید: اگر میخواستند از مواضع ایران در مورد سوریه دفاع کنند میتوانستند جور دیگری دفاع کنند. اما اظهار نظر این آقا خیلی بد بود حتی به شوخی هم گفتنش بد است چه برسد که ایشان خیلی راحت اعلام نظر کند.
فاطمه چهل امیرانی با بیان اینکه به نظر میرسد اینها معنی این چیزها را نمیفهمند، تصریح کردند: اینجا فقط شهدا نیستند که رفتند. این زندگی من و بچههای من و امثال ما خانوادههای شهدا است. نمیدانند که یتیم داری چقدر سخت است. نمیفهمند که آسیه چقدر برای پدر شهیدش گریه کرده هنوز هم جنازهای در کار نیست.
وی در ادامه خاطرنشان میکند: همین که از دهان کسی چنین جملهای در آید یعنی زمینهٔ بدی در ذهنش وجود دارد که به راحتی میتواند اینها را بگوید. من تعجب میکنم کسی که از نزدیکان افراد امنیتی است چطوری میتواند همچین حرفی بزند. البته من فکر میکنم این اشتباهات کاملا کار خداست که مردم اینها را بهتر بشناسند.
آقایان متوجه نشدهاند که برای حفظ خوزستان چه بهای سنگینی پرداخت کردهایم
خانم چهل امیرانی روز گذشته در واکنش به اظهارات مهدی طائب در صفحه فیس بوک خود نوشته بود: ظاهرا برای دفاع از اهمیت سوریه، قافیه تنگ امده. فکر کنم آقایان متوجه نشدهاند که برای حفظ خوزستان چه بهای سنگینی پرداخت کردهایم. در حقیقت، تنها شهدا نبودند که زندگی خود را فدای آزاد کردن خوزستان کردند، بلکه خانواده شهدا هم هستی خود را در خوزستان دفن کردند. ممنون خدا که به وسیلهٔ دست و زبان خودشان چهره واقعی آنها را به مردم مظلوم ایران نشان میدهد. اقای مهدی طائب لطفا جان خود را به سوریه ببخشید.
همسر این شهید عملیات خیبر میگوید: اگر خیلی خوب است خودتان و خانوادهتان بروید جانتان را بدهید برای سوریه. هر کس باید مواظب حرف زدنش باشد. متاسفانه از وقتی آقای احمدینژاد آمده مسئولین اصلا رعایت نمیکنند در حرف زدنهایشان و این بیتوجهیها خیلی مردم را اذیت میکند.
وی همچنین ادامه میدهد: من هر چه فکر میکنم میبینم همسر من یک انسان با ادب بود. هم آقا مهدی هم حمید حواسشان به حرف زدنشان بود. نه اهل غیبت، تهمت، بهتان و دروغ به شوخی هم نبودند. اما از وقتی اینها آمدند به راحتی همهٔ اینها را باب کردند.
ما با انقلابمان میخواستیم به «انسان» برسیم
فاطمه چهل امیرانی تاکید میکند: ما با انقلابمان میخواستیم به «انسان» برسیم. حالا میگفتیم اقتصاد و بقیهٔ معضلات پیش کش. ما میخواستیم انسان به تکامل برسد. اما امروز این چه انسانی شده که دارند به راحتی دروغ میگویند. خب معلوم است که مردم هم از اینها یاد میگیرند. این طرز رفتار باب میشود که خیلی بد است.
همسر شهید باکری، گمشدهٔ جزیرهٔ مجنون در ادامه میگوید: من به یاد دارم وقتی خرمشهر را آزاد کرده بودند حمید خیلی خوشحال بود و میگفت فاطمه قبلا نفتمان را نمیخریدند ولی الان صف کشیدهاند نفت را میخرند. یعنی استقلال و آزادی اینقدر برای آنان مهم بود. آن وقت من نمیدانم آقای طائب چطور فکر کرده که این حرف از دهانش در میآید. من واقعا اینها را نمیفهمم ولی فکر میکنم شیطان هم بهشان کمک میکند. انسان وقتی که خیلی منیت داشته باشد بالاخره یک جاهایی اشتباه میکند. ولی خب برخی اشتباهها مانند این اشتباه مردم را اذیت میکند. البته همهٔ این ۸ سال با حرف زدنهایشان همه را اذیت کردند. چه با دروغ گفتنهایشان، چه با هم دعوا کردنهایشان، چه تهمت زدنهایشان.
همه زندگیمان را برای مملکتمان دادیم باز هم همین کار را خواهیم کرد
فاطمه چهل امیرانی با بیان اینکه این رفتارها همه از بیاخلاقی است، تاکید میکند: باید بروند ریشهاش را پیدا کنند ببینند چطوری حرکت کردهاند که به این بیاخلاقیها رسیدهاند. ما همه زندگیمان را برای مملکتمان دادیم. حالا باز هم همین کار را خواهیم کرد. اینها هم اگر خیلی برایشان سوریه اهمیت دارد جور دیگری دفاع کنند.
