Get Adobe Flash player

چند رسانه ای

به دنبال ما

ورود به سایت

زندگینامه روانشاد دکتر محمدرضا عاملی تهرانی


 

 

 

مشخصات:


متولد۱٠ دیماه ۱۳٠۶
سن ۵۲
ملیت ایرانی
وضعیت خانوادگی - متاهل
تحصیلات (دکترای بیهوشی)
نظریه‌پرداز ناسیونالیسم و از بنیانگزاران نهضت پان ایرانیسم

 


نویسنده مقالات بیشمار و کتابهایی در زمینه ناسیونالیسم از جمله:


نیرنگ در فلسفه (۱۳۳۱)،
آهنگ‌های خون (۱۳۳۵)،
جهان به ناسیونالیسم آگاه می‌گراید (خرداد۱۳۴۰)،
مکتب‌های مشهور سیاسی (آذرماه۱۳۴۰)،
سوسیالیسم دمکراتیک از نظر یک ناسیونالیست (امرداد۱۳۴۳)،
طرحی نو بر آموزش و پرورش ملی (۱۳۴۴)،
رابطه حکومت و مردم (۱۳۴۷)،
سندیکا از دیدگاه ناسیونالیسم (۱۳۴۷)،
سیاست رفاهی (۱۳۴۸)،
شناخت نیرومندی و قدرت (اسفند۱۳۵۰)،
کار تنها سند مالکیت و یگانه پاسدار آن (۱۳۵۸)،
ناسیونالیسم چون یک علم (۱۳۵۴)،
چهار سیمای مارکسیسم،
پنج سیمای ناسیونالیسم،
اصول ناسیونالیسم،
جنبه پرورشی انقلاب آموزشی،
دفاع نهادی،
پاسخ به آدمیزاد،
دو جنبه مبارزه با بلشویسم،
اصول منطق،
عقاید داروین،
و....

 

 


مورد حقوقی


تاریخ اعدام: ۱۸ اردیبهشت ۱۳۵۸
محل: تهران، ایران
نحوه اعدام: تیرباران


اتهاماتی که از سوی انقلابیون به ایشان منتسب شد:

شکنجه؛ قتل و یا(قتل مسلمانان و یا مبارزین)؛ محاربه با خدا، رسول خدا و نایب امام زمان؛ مفسد فی الارض؛ مقاومت در مقابل انقلاب (انسداد راه خدا)...!


خبر اعدام دکتر محمد رضا عاملی تهرانی و ٢٠ نفر دیگر در روزنامه کیهان به تاریخ ١٨ اردیبهشت ١٣۵٨ به چاپ رسید. وی یکی از ۴۳۸ نفریست که اعدامشان در گزارش اسفند ۱۳۵۸ سازمان عفو بین الملل اعلام شده است. سازمان عفو بین الملل، بر مبنای گزارشهای رسانه‌های ایرانی وخارجی و خبرگزاری رسمی پارس لیستی از متهمینی را که دادگاه‌های انقلاب از زمان تأسیس تا مرداد ۱۳۵۸ محکوم کردند تهیه کرده و در این گزارش منتشر کرده است.


دکتر عاملی تهرانی تحصیلات ابتدایی را در دبستان امیر معزی و تحصیلات متوسطه را در دارالفنون و ایرانشهر به پایان رسانید و در دانشکده پزشکی به تحصیل پرداخت و به اخذ درجه دکترا در زمینه بیهوشی نائل گردید.


ایشان فعالیت سیاسی خود را از شهریور ۱۳۲۰ زمانی که نوجوان دبیرستانی بود همراه با دیگر دوستانش با تشکیل یک انجمن مخفی در برابر ورود متفقین و اشغال ایران آغاز کرد؛ در سال ۱۳۲۶ همراه با محسن پزشکپور و علینقی عالیخانی مکتب پان ایرانیسم را بنیان نهاد و در سال ۱۳۳۰ از بنیانگزاران حزب پان ایرانیست بود.


در سال ۱۳۴۴ به عضویت هئیت علمی دانشکده پزشکی دانشگاه تهران برگزیده شد و در دانشکده پزشکی تدریس می‌کرد.
در سال ١٣۴۶ به کاندیداتوری از سوی حزب پان ایرانیست به عنوان نماینده مردم مهاباد (استان آذربایجان غربی) در مجلس شورای ملی دوره بیست و دوم وارد شد (۱۴مهر ۱۳۴۶ تا ۹ شهریور ۱۳۵۰). ایشان که یکی از ۵ عضو گروه پارلمانی پان ایرانیست بود در کمیسیون‌های بودجه و آموزش و پرورش مجلس نیز حضور داشت.


دکتر محمدرضا عاملی یک بار دیگر از شهر تهران به آخرین دوره مجلس شورای ملی پیش از انقلاب (دوره ۲۴) راه یافت و جزو ۵ نماینده پان ایرانیست در مجلس بود.

او در سال ١٣۵٣ به سمت دبیر حزب رستاخیز در تهران منصوب شد. در پاییز ١٣۵۶، معاون دبیر کل و در دی ماه‌‌ همان سال هنگام دبیر کلی دکتر باهری به سمت قائم مقامی دبیر کل حزب دست یافت. در تیرماه ١٣۵٧ به دنبال از سرگیری فعالیت حزب پان ایرانیست از سمت قائم مقامی حزب رستاخیز استعفا داد و در در کابینه شریف امامی به سمت وزارت اطلاعات و جهانگردی منصوب شد) با وزارت اطلاعات و امنیت امروز تفاوت دارد). سپس وزیر آموزش و پرورش در کابینه دولت نظامی ارتشبد ازهاری (۱۵ آبان تا ۱۷ دی ١٣۵۷) بود.


حزب رستاخیز در سال ١٣۵٣، به دنبال الغای نظام چند حزبی و انحلال احزابی چون حزب ایران نوین و حزب مردم، به عنوان تنها حزب رسمی کشور تأسیس شد. حکومت وقت عضویت درحزب رستاخیز را یک وظیفه مدنی برای آحاد ملت ایران اعلام کرد. اصول این حزب عبارت بودند از قبول قانون اساسی، وفاداری به رژیم سلطنتی و اهداف انقلاب سفید. انقلاب سفید عنوان یک سلسله اصلاحاتی بود که محمد رضا شاه پهلوی (١٢٩٨ ـ ١٣۵٩) برای بهبود وضعیت اقتصادی و اجتماعی ایران به اجرا گذاشت. اصلاحات ارضی و حق رأی برای زنان از ارکان اصلی انقلاب سفید بود. از دیگر اصلاحات انقلاب سفید می‌توان مبارزه با بیسوادی و تشکیل سپاه دانش و بهداشت را نام برد که بخشی از خدمت وظیفه جوانان را به جای خدمت در ارتش به خدمات مدنی در روستا‌ها تبدیل نمود. (بایستنی است یاد آور شویم هنگام اعلام حزب رستاخیز؛ حزب پان ایرانیست اعلام انحلال نکرد و به کوشش‌های خود به موازات رستاخیز ادامه داد.)

 


دستگیری و بازداشت


پس از انحلال ساواک و ایجاد دستگاه امنیت جدید در دولت موقت ایشان به دادگاه احضار شد که به دلیل عدم مراجعه، پس از مدتی خود ایشان با توجه به اینکه هیچگونه جرمی مرتکب نشده بود و با اطمینان از اینکه حکم صادره برای وی چیزی جز اعدام می‌باشد، روز ۱۳فروردین ۱۳۵۸در تهران و از طریق تلفن عمومی با دستگاه امنیت تماس برقرار کرد و خود را معرفی نمود و در‌‌ همان محل نیز توسط نیروهای انقلابی بازداشت شد و به کمیته سلطنت آباد و سپس به زندان قصر منتقل شد.

 


دادگاه


یکی از دلایل اصلی دستگیری وی در اختیار داشتن اسناد ماجرای آتش زدن سینما رکس آبادان توسط انقلابیون و اسامی محرکان و عاملین آن بود. دکتر علیرضا نوری‌زاده در «ماهنامه روزگار نو- شماره ۳- مرداد۱۳۸۱» ماجرای کامل آن را شرح می‌دهد. در‌‌ همان زمان روزنامه کیهان بخشی از اتهامات و دفاعیات دکتر عاملی تهرانی را در محاکمه، که در شعبه سوم دادگاه انقلاب اسلامی تهران انجام گرفته بود، منتشر نمود.

 


اتهامات


متن کیفر خواست در گزارش روزنامه منتشر نشده است. روزنامه کیهان اتهامات شخصی علیه دکتر عاملی تهرانی را اعلام نکرد بلکه اتهامات جمعی علیه او و ٢٠ نفر دیگر را چنین منتشر نمود: «[محاربه] با خدا و نایب امام و توهین به امام، شکنجه و ستم و آزار مردم و شرکت در کشتار و قتل عام مردم». بنا به گزارش عفو بین الملل جرایم دکتر عاملی تهرانی، فساد فی الارض، محاربه با خدا و پیامبر خدا و نماینده امام زمان، توهین به گروه‌های مذهبی و یا توهین به روحانیون پاکدامن و سعی در کمونیست جلوه دادن آن‌ها برای بی‌اعتبار کردنشان، شکنجه، کشتار و توهین به مردم بوده است.
در شرایطی که حداقل تضمینهای دادرسی رعایت نمی‌شود و متهمین از یک محاکمه منصفانه محرومند، صحت جرایمی که به آن‌ها نسبت داده می‌شود مسلم و قطعی نیست.

 


مدارک و شواهد


در گزارش این اعدام نشانی از مدارک ارائه شده علیه متهم نیست ولی از برخی از گفته‌های رئیس دادگاه و نیز از دفاعیات خود دکتر عاملی تهرانی می‌توان چنین برداشتی را داشت که از وزیر بودن در کابینه ازهاری به عنوان مدرک علیه وی استفاده شده بود.

 


دفاعیات


رییس دادگاه با اشاره به حکومت نظامی و «کشتاری» که توسط مأموران نظامی انجام شده بود و آقای عاملی تهرانی به شرکت در آن متهم شده بود، از وی خواست تا از خود دفاع کند. در این رابطه، دکتر عاملی تهرانی گفت: «مقررات حکومت نظامی در جایی... که نیروهای غیر انتظامی کافی نباشند بر قرار می‌شود و من مسئول برقراری حکومت نظامی نبودم. من در هیأت دولتی بودم که پس از تصویب لایحه، حکومت نظامی در مجلس به روی کار آمده بود... من با این امر مخالف بودم‌‌ همان طور که گفتم و آن را با هیأت دولت نیز در میان گذاشتم در آنجا گفتم که نباید به مردم تیر اندازی شود.» او همین طور خاطر نشان کرد که «تجهیز نیروهای نظامی در یک منطقه برای سرکوبی از حدود اختیارات او خارج بوده است» و وی «مسئولیتی در مورد برقراری حکومت نظامی نداشته است.»


دکتر عاملی تهرانی سپس با اشاره به آتش سوزی‌هایی اشاره کرد که جزییاتش در گزارش روزنامه نیامده است (بویژه آتش سوزی سینما رکس آبادان) اظهار داشت: «برای رسیدگی به مسأله کرمان آنجا رفتم و بررسی کردم این آتش سوزی‌ها به هر حال به دست خود مردم صورت می‌گرفت. اما قطعأ عوامل ساواک نیز دست داشتند... پس از آن خواستم که رییس ساواک و شهربانی آن شهر بازنشسته شوند.»

وی ادامه داد: «من عضو ناچیزی از یک سیستم و رژیم بودم و تا جایی که برایم امکان داشت با کشتار مردم مخالفت هم کردم... من با تمام حسن نیت به میدان آمدم و گفتم باید به مردم آنچه می‌خواهند داد. روی این مسأله پافشاری کردم.»

دکتر عاملی تهرانی بر این نکته اصرار داشت که انقلابیون و بزرگان در آتش سوزی سینما رکس دخالت داشتند و اسناد این کار را در اختیار داشت که پس از جلسه‌ای با خبرنگاران و مسئولین رسانه‌ها و بیان این موضوع، جریان توسط فردی در آن نشست به بیرون درز پیدا کرد و در حمله چند روز بعد انقلابیون به دفتر وزارت و آتش زدن آن همه اسناد از بین رفتند)

 

حکم


دادگاه انقلاب اسلامی تهران دکتر محمد رضا عاملی تهرانی و ٢٠ نفر دیگر را مفسد فی الارض شناخت و آن‌ها را به اعدام محکوم کرد.
پیش از برگزاری دادگاه به دکتر محمدرضا عاملی تهرانی تاکید شده بود که اگر از ماجرای سینما رکس، سخنی به میان نیاورد در حکم او تخفیف داده خواهد شد. علیرغم افشاگری ایشان در جلسه دادگاه؛ حکم صادره برای ایشان ۲۸ ماه زندان بود که در روزنامه امید ایران نیز به چاپ رسید.
ایشان ساعت ۵ بامداد ١٨ اردیبهشت ١٣۵٨ در زندان قصر تهران توسط خلخالی تیرباران شدند. حجت الاسلام هادی غفاری نیز تیر خلاص را به پیشانی دکتر عاملی شلیک کرد!

دکتر عاملی تهرانی هیچگونه ثروت و اندوخته‌ای نداشت و با مصادره اموال او و بستگانش اگر مختصر ثروتی هم داشت به یغما رفت. همسر شریف و فرزندان او در مضیقه کامل بودند. همه دارایی ایشان یک ماشین پیکان و تعدادی کتاب بود. ایشان در خانه ءکرایه‌ای زندگی می‌کرد.


دکتر مصطفی الموتی از نمایندگان پیشین مجلس شورای ملی درباره ایشان گفته بود:
«دکتر محمدرضا عاملی تهرانی انسانی بزرگوار و پزشکی برجسته و سیاست پیشه‌ای خوشنام بود».


در دوره بیست و دوم مجلس شورای ملی که یک گروه پنج نفری از حزب پان ایرانیست انتخاب شده بودند دکتر محمدرضا عاملی تهرانی چهره درخشانی در مجلس شورای ملی بود که هر بار به سخن می‌پرداخت حس احترام همگان را جلب می‌کرد. او را انسانی شریف و فردی ممتاز و با سواد و منصف و منطقی شناختم. با اینکه نماینده مخالف دولت بود به قدری در بیانات او استدلال و منطق وجود داشت که حتی دولتی‌ها هم او را تحسین می‌کردند زیرا که او ذره‌ای از جاده انصاف و حقیقت منحرف نمی‌شد. اهل هو و جنجال و تظاهر و خودخواهی و عوام فریبی نبود.» (نیمروز- شماره ۷۸۵ - خرداد ۱۳۸۳)


دکتر محمدرضا عاملی تهرانی در گورستان ابن بابویه شهر ری که معروف به گورستان مشاهیر می‌باشد. به خاک سپرده شد. آرامگاه استاد دهخدا، خاندان شمشیری، استاد جلوه، نسیم شمال، جهان پهلوان تختی، شهدای قیام ۳۰تیر ۱۳۳۱ ازجمله آرامگاه‌های آن هستند.

 

 

روانش شاد و راهش پر رهرو باد

پاینده ایران