جرابلس، کاتالیزوری برای شناخت منطقه
مجید بچاوی – پس از نجات شهر مَنبِج در شمال سوریه از دستان پلید داعش، نشستی میان سران روسیه و ترکیه انجام شد که نظامیان ارشد روس و ترک برای هماهنگی در عملیات نظامی در منطقه گفتگو کردند. از درون آن اتاق تنها چند گزاره به بیرون درز کرد که یکی از آنها در موضوع منبج و رخدادهای پس آیند اهمیتی حیاتی داشت: نیروهای زمینی و هوایی ارتش ترکیه در حالت آمادهباش باقی میمانند تا اطمینان حاصل کنند «نیروهای دموکراتیک سوری» و «میلیشیای کردی» هرگز از شهر منبج و مناطقی که از داعش گرفتهاند خارج نشده و بهسوی شهر جرابلس در مرز ترکیه پیش روی نکنند.
روز چهارشنبه تانکهای ترکیه وارد خاک سوریه شده و با حمایت هوایی ایالاتمتحده به بمباران جرابلس پرداختند. دلیل عنوانشده بهوسیله ترکیه مبارزه با داعش بود که البته کمتر کسی این ادعا را جدی گرفت. نیروهای داعش ماهها بو که در جرابلس به سر میبردند و این شهر بعلاوه منبج جزو شهرهای اصلی تأمین منابع موردنیاز این تروریستها بوده است. با در نظر آوردن نیروهای درگیر در جرابلس و منبج و واکنش ضعیف دولت بشار اسد میتوان تصویری تقریبا روشن از اتفاق در حال جریان به دست آورد.
اگر نگاهی به نقشه سوریه بیندازیم منبج را در شمال خواهیم یافت در کنار کوبانی و در فاصله نزدیکی با جرابلس که همگی در مرز سوریه با ترکیه قرار دارند. درصورتیکه جرابلس به دست نیروهای کُرد میافتاد کریدری تشکیل میشد تحت کنترل کُردها و در مرز با ترکیه. پیشازاین فرماندهان دستههای کُردی در مصاحبههای خود بهروشنی سخن از تلاش برای تصاحب «مناطق تاریخی» و کوشش برای «سرزمین کردستان» در کنار نبرد با داعش به میان آورده بودند. این مهم در حسکه و درگیری نیروهای کُرد و ارتش سوریه پررنگتر شد. در این معادله، هر بخشی از خاک سوریه که با نبرد کُردها در میدان با حمایت جنگندههای آمریکایی تصرف شود در دست کُردها خواهد ماند؛ معادلهای که بهسرعت غلط بودن پیشفرضها و ازآنجا نادرست و غیرممکن بودن نتیجهاش هویدا شد.
سلطان اردوغان نوعثمانیگرا تشکیل حکومتی کُردی در مرزهای خود را برنمیتابد، بشار الاسد که در چند جبهه در حال مقاومت یا پیشروی است حاضر نیست بخشی از کشورش تحت نام «کردستان» تجزیه شود، تزار ولادیمیر پوتین نیز چشم دیدن تشکیل منطقهای کُردی را با حمایت امریکا، آنهم پس از اینهمه کشمکش و حضور نظامی، ندارد. حمایت هوایی امریکا از یورش تانکهای ترکیه نیز پیامی بود به کُردها به این مضمون که حمایت مرا همچون یک «چک سفید» قلمداد نکنید که هر آنچه میخواهید در آن میتوانید بنویسید. البته مشکلات فراوان درونی نیز میان گروههای مختلف کُردی وجود دارد که در صورت اجماع جهانی نیز احتمال به وجود آمدن چنین منطقهای بسیار بعید است.
دو نکته جالبتوجه دیگر اینکه در کنار نیروهای ترکیه در حمله به جرابلس گزارشهایی از حضور «ارتش آزاد سوریه» به چشم میخورد که سیاستهای اردوغان نسبت به منطقه و سوریه و دیدگاه فرماندهان ارتش آزاد را نیز روشنتر میسازد؛ البته در مقابل هم بشار اسد بدش نمیآید نیروهای مخالفش در مقام پیادهنظام ترکیه جان خود را ازدستداده و از شر مزاحمتهای آنان تا حدی خلاص شود و هم ولادیمیر پوتین خوشحال میشود از اینکه نیروهای کُردی که در برابر ارتش سوریه میجنگند تضعیف شوند. ازاینرو، به نظر میرسد روسیه موافق این حمله ترکیه است و اسد را نیز در جریان آن قرار داده باشد. از آنطرف نیروهای داعش تا صبح روز این یورش، در زیر چتر حمایت ترکیه به بازیابی قدرت مشغول و خیالشان آسوده بود تا اینکه شلیک گلولههای پدرخواندهشان آنان را از خواب خوش پراند.
رابرت فریسک، از تحلیلگران زبده منطقه که جوایز بسیاری برای کتابها و دیگر فعالیتهای روزنامه نگاریش دریافت کرده است، گریزی میزند به دوران لورنس عربستان. وی میگوید لورنس در حال حفاری در خرابههای شهر باستانی کرکمیش که جرابلس سوریه و کرکمیش ترکیه امروز را شامل میشد بود که درباره اعراب نوشت: «نازایی بیابان رحم و شفقت هرکسی را که در آن زندگی کند میرباید و مهربانی انسانیِ وی را همانند تصویر بیآبوعلفی که در آن پنهان شده است به تباهی میبرد». فریسک مینویسد شاید لورنس ازآنچه ما امروز میتوانیم تصور کنیم به ذهنیت داعش نزدیکتر شده بود؛ ترکها نیز خود میتوانند این موضوع را در خرابههای جدید جرابلس جستجو کنند.