پروژه «گاپ»؛ به بند کشاننده دجله و فرات

مجید بچاویمجید بچاوی – دجله و فرات، دو رود ایرانی جدا افتاده از ایران، در سرچشمه‌های خویش در آناتولی که شرق ترکیه امروز باشد و در مسیر جریان در کشورهای خط‌کش و نقالهایِ سوریه و عراق گرفتار آمده‌اند. یکی از نشانی‌های ایرانی بودن این دو رود ریشه پارسی نام آن‌ها است؛ «تیگرا» یا «تیگره» که در سنگ‌نبشته بیستون داریوش هخامنشی نیز آمد است به معنای «رود تیز» است و تا پیش از حمله اعراب نیز این نام برجا مانده بود. پس از یورش تازیان به دلیل نبود حرف «گ» در زبان عربی و پس از تغییراتی آوایی تیگره به دجله بدل و خوانده شد. تیسفون، پایتخت ساسانی و از آنکهن‌تر بغداد که این نیز نامی کهن ایرانی (بَغَهداتَه) و به معنای خداداد یا آفریده خدا است در کنار تیگره باستانی قرار گرفته‌اند. گاهی نیز در شعرهای گذشته به اروندرود یا آروندرود (رود پُرشکوه) خوانده شده است همانگونه که حکیم فردوسی می‌فرمایند: اگر پهلوانی ندانی زبان، به تازی تو اروند را دجله خوان. ریشه‌یابی نام فرات نیز ما را به ایران باستان می‌برد؛ نام فرات نیز از ریشه ایرانیِ «اوفراتو» که این به نوبه خود ریشه در واژه ایرانیِ کهن «هوپِرِثوَه» دارد به معنای «خوبگذر» یا «پایاب خوب» است. تیگره و اوفراتو در شهر القرنه عراق به هم می‌پیوندند و پس از طی اندک مسیری به کارون پیوسته اروندرود را تشکیل می‌دهند.

با ظهور و فروپاشی امپراتوری عثمانی دگرگونیهای بسیاری در فلات ایران رخ داد. درباره مطلب موردبحث به وجود آمدن کشورهای ترکیه، عراق و سوریه اهمیت بسیار دارد. حاکمان ترکیه امروز با نفی وجود کُرد‌ها، زازا‌ها و دیگر مردمان ساکن در این کشور جعلی با توجه به نسل‌کشی گستره ارمنی‌ها در گذشته در تلاشی هویدا و بیپرده عثمانی‌گری را پیش گرفته‌اند. شوربختانه حاکمان بر سرنوشت مردم کشورهای منطقه، چندان التفاتی به عواقب سیاست‌های حاکم بر ترکیه ندارند. سلطان عثمانی این بار در کنار نیروی نظامی از راههای دیگر نیز توان و نیروی خود را افزایش داده است. در ادامه نگاهی خواهیم انداخت به یکی از پروژه‌های استراتژیک در راستای افزایش نیرو و توان ترکیه و پیاده سازی طرح‌هایی در راستای اهداف حاکمان.

«پروژه آناتولی جنوب شرقی» که با حروف اختصاری «گاپ» شناخته می‌شود، طرحی دولتی است که ترکیه برای تأسیس تعدادی سد و تاسیسات برق-آبی در طول دجله و فرات، به عبارت دقیق‌تر بر روی سرچشمه‌های این دو رود، در حال اجرای آن است.

چشم‌انداز این پروژه فراهم آوردن آب و برق برای آبیاری یکی از فقیر‌ترین مناطق ترکیه در جنوب شرقی این کشور که پیشرفت بسیار کمی داشته عنوان شده است. همچنین گفته شده است که در کنار آبیاری از این آب و برق در ساخت راه‌های بهبود یافته، راه‌آهن، فرودگاه، کارخانه‌های محلی، مدرسه و موقعیتهای شغلی جدید برای زنان و کودکان بهره برده خواهد شد. حکومت ترکیه روی این پروژه بسیار حساب کرده و امیدوار است امکانات ترکیه برای پیشرفت در سالهای آینده را تضمین خواهد کرد.

«نگاهی کلی به پروژه»

پروژه «گاپ» در بخش جنوب شرقی آناتولی در حال اجرا است. این منطقه که حدود ۱۰ درصد از مساحت کل کشور است، شامل هشت استان می‌شود که هم مرز با عراق و سوریه هستند. این بخش ترکیه که ساکنین آن بیشتر کُرد‌ها هستند، فقیر‌ترین منطقه در کل کشور است- در سال ۱۹۸۵ متوسط درآمد در این منطقه حدود نیمی از متوسط درآمد در مناطق دیگر ترکیه بود. هرسال هفت استان از این هشت استان با افت جمعیت مواجه می‌شوند که دلیل آن مهاجرت ساکنین این مناطق به شهرهای دیگر کشور است.

ایده اولیه پروژه «گاپ» حدود صدسال پیش و در ۱۹۳۶ پیشنهاد داده شد. در ابتدا دو کارگروه تعیین شد که یکی از آن‌ها برای پیگیری امور دجله و دیگری برای فرات فعالیت کنند. در سال ۱۹۸۰ این دو گروه ادغام و «گاپ» به وجود آمد. مدت زمان ۳۰ سال برای تکمیل پروژه در نظر گرفته شد و مبلغ ۳۲ میلیارد دلار نیز هزینه. در پایان گاپ شامل ۲۲ سد و ۱۹ ایستگاه برق-آبی خواهد بود که امکان آبیاری ۱٫۷ میلیون هکتار را فراهم خواهد کرد؛ مساحتی در حدود بلژیک. با تکمیل پروژه سالانه ۵۵ میلیارد کیلووات ساعت در سال برق تولید خواهد شد.

اولین سازه مهم ساخته شد به عنوان بخشی از این پروژه سد آتاترک بود که ساخت آن در سال ۱۹۹۲ و نزدیک شهر سنلورفا به پایان رسید. کامل شدن این سد آنچنان برای ترکیه رخداد پراهمیتی بود که تصویر این سد بر اسکناس یک لیره کشور نقش بست.

«پرسش‌ها، چالش‌ها و پیامد‌ها»

یکی از اولین و مهم‌ترین موضوعات در برخورد با پروژه «گاپ» موضوع کُردهای ساکن آن منطقه است. ترکیه در مسیر پاکسازی‌ها و یکسان‌سازیهای قومی خود از دهه ۱۹۸۰ میلادی درگیری‌های نظامی شدیدی را با کُردهای این منطقه داشته که در یک تخمین ۳۴۰۰۰ نفر کشته بر جای گذاشته است. حملات خونین اخیر ترکیه به شهرهای کردنشین آمِد – دیار بکر- را نیز نباید از یاد برد. جریانی که از آن سال تاکنون علاوه بر تلفات جانی موجب گریز تعداد زیادی از ساکنین آن مناطق و ویرانی خانه و کاشانه کُرد‌ها شده است. ساختن و آبگیری این تعداد سد در غالب پروژه «گاپ» به معنای زیر آب رفتن تعداد بسیار زیادی از روستا‌ها و مناطق کردنشین است. با آبگیری سد «ایلیسو» که بخش قابل توجهی از آن به پایان رسیده است، در حدود ۷۰۰۰۰ نفر ناچار به جابجایی هستند و شهر باستانی «حصن کیفا» یا «حسن کیف» به زیر آب خواهد رفت. موضوعی که علاوه بر کُردهای ساکن منطقه علاقهمندان به تاریخ این ناحیه را بهشدت خشمگین کرده است. پ. ک. ک در واکنش به ساخت سد ایلیسو حملاتی به زیرسازی‌های سد انجام داده که باعث تأخیر در تکمیل پروژه شده است.

موضوع دیگر آسیبهای زیست‌محیطی فاجعه باری است که با آبگیری تمام سدهای گاپ رخ خواهد داد. اول موضوع خشک شدن زمینهای کشاورزی پاییندست رودخانه‌ها در عراق و سوریه که در حال حاضر نیز تاثیر خود را نشان داده است. از سال ۲۰۰۳ تا ۲۰۱۰، ۱۱۴ کیلومترمربع مجموع آب دو رودخانه دجله و فرات کاهش داشته است؛ این یعنی آب آشامیدنی کمتر، آب کمتر برای کشاورزی، شور شدن بیشازحد آب و خشک شدن زمین‌هایی که به شکلی طبیعی از جریان این دو رود آبیاری می‌شدند. عراق و سوریه بر ورودی‌های این دو رود در کشور خود سد زده بودند که با احداث سدهای گاپ در بالادست عملاً این سد‌ها بخش زیادی از کارایی خود را از دست داده و هرروز بیشتر از دست خواهند داد.

در منطقه گاپ مسئله دیگری نیز وجود دارد که آن وجود پشه حامل مالاریا در این منطقه است. ازآنجایی که پشه‌ها در آب تولید مثل می‌کنند افزودن این حجم از آبگیر‌ها در این منطقه بسیار خطرناک است و می‌تواند منجر به گسترش وحشتناک مالاریا در منطقه شود.

مشکل به وجود آمده دیگر که ابتدا در جنوب غربی ایران و امروز تا تهران با آن مواجه هستیم، ریزگرد‌ها است. بخشی از ریزگردهایی که به سوی ایران می‌آیند (البته این باعث نادیده گرفتن سوء مدیریت مسئولان نظام حاکم بر ایران ازجمله سدسازی‌های بیمارگونه فاجعه بار و تخلفات شرکت ملی نفت در منطقه نمی‌شود) از زمین‌های خشک‌ شده‌ای است که براثر آبگیری سدهای گاپ به وجود آمده است. تالاب‌هایی مانند اَبَرهور، هور بزرگ که لفظ عربی شده آن یعنی هورالعظیم بر سر زبان‌ها است، بخشی از ورودی آب خود که از اروندرود تأمین می‌شده را از دست داده است و توده‌ای از گردوخاک چند سال گذشته را به همراه ریزگردهای ناشی از زمینهای کشاورزی خشکشده در سوریه و عراق به سوی ایران گسیل کرده است.

«چه کسی مالک این آبهاست؟»

کنوانسیون حقوق استفاده از آبراه‌های بین‌المللی غیر کشتیرانی در سال ۱۹۹۷ توسط سازمان ملل مصوب شده است و مواد ۵، ۶ و ۷ آن کاملا توسط کشور ترکیه نقض می‌شود. این بند‌ها متذکر می‌شود که کشورهای بالادست حق احداث و اجرای پروژه‌های زیربنایی در بالادست رودخانه که سبب بروز مشکلات و آسیب‌های جدی به کشورهای پایین‌دست می‌شود را ندارد؛ اما می‌بینیم که ترکیه با نقض این قانون، البته تنها مورد نقض قوانین به وسیله ترکیه نیست، به ساخت این سد‌ها ادامه می‌دهد. پیش‌تر نیز در سال ۱۹۸۷ قراردادی میان ترکیه، سوریه و عراق بسته شد درباره میزان آبی که باید در رود فرات جریان داشته باشد. در سال ۱۹۹۰ ترکیه آبگیری سد آتاترک را آغاز و به مدت یک ماه راه ورود آب به فرات را بست؛ حرکتی که واکنش شدید عراق و سوریه را به همراه داشت و کار به جایی کشید که عراق تهدید کرد سد را بمباران خواهد کرد.

«جمعبندی»

با توجه به آنچه در بالا آمد و آگاهی از این موضوع که قدرت در سال‌های آینده در دستان کشورهایی است که انرژی و آب را در کنترل خود داشته باشند، پروژه گاپ اهرم فشاری خواهد بود در مناسبات ترکیه و منطقه. چه، بنا بر محاسبات انجام شده، تقاضای آب در خاورمیانه تا سال ۲۰۴۵ به میزان ۶۰ درصد افزایش خواهد یافت. این افزایش با توجه به خشکسالی‌های پی‌درپی تشدید می‌شود و کشوری دست بالا در معادلات و مناسبات را خواهد داشت که برگ برنده‌ا‌‌ش آب باشد. همانند سد «النهضه» در اتیوپی که بر رودخانه نیلِ آبی در حال بسته شدن است و نتیجه آن در اختیار گرفتن یکی از شاهرگ‌های حیاتی مصر خواهد بود، سدهای گاپ نیز با در بند کشیدن دجله و فرات سرنوشت مردمان ساکن منطقه و وابستگان آن‌ها را در اختیار خواهند گرفت. ترکیه با یک تیر چند نشان خواهد زد که علاوه بر آنچه گفته شد جابجایی کُرد‌ها از منطقه و زیر آب فروبردن نقطه مقاومت باقیمانده در آن کشور است که این بار نه با تانک و گلوله بلکه در غالب طرحی عمرانی برای منطقه پیاده خواهد شد. گسیل کُرد‌ها از محل زندگی همیشگی و تاریخی خود به سمت شهر‌ها و مناطق دیگر ترکیه فشار دیگری بر کُرد‌ها وارد و مشقت‌های دیگری را برای آنان به همراه خواهد داشت. از دیگر سو، حجم عظیم آبی که در پشت این سد‌ها می‌تواند ذخیره شود، در پایان، در غالب جیره‌بندی به سمت کشاورزان و مردمان عراق و سوریه جریان خواهد یافت و در هر مناقشه و معامله‌ای تهدید بستن یا محدود کردن آب بر تصمیم‌های کشورهای پایین‌دست سایه خواهد افکند.

 

 

 

پانوشت: برای این مقاله در کنار سایتهای خبری مربوط از مطالب زیر بهره بردم

The Southeastern Anatolia Project (GAP), Hemispheres Project, University of Texas-

Turkey’s Forgotten Economic Project (MEE)-

The Great Anatolian Project: Is Water Management a Panacea or Crisis Multiplier for Turkey’s Kurds? (Wilson Center)

-ترکیه و بحران زیست‌محیطی در حوزه دجله و فرات | دکتر میر مهرداد میر سنجری

-دانشنامه کاشان، دکتر جهانشاه درخشانی (برای بخش ریشه‌یابی نام‌ها)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *