فرصت ها و دغدغه های حضور نظامی روسیه در سوریه
متیو مک اینیس- مجله نشنال اینترست
مقامات ایران برای این که متوجه شوند ماجراجویی جدید روسیه در جنگ داخلی سوریه منجر به ایجاد اختلال در کنترل ایران بر این کشور می شود، نیازی به توجه به حمله موشکی روسیه از دریای خزر و اصابت آن در خاک کشورشان ندارند. همان گونه که من قبلاً هشدار داده بودم ورود روسیه به سوریه برای کمک به حفظ حکومت اسد می تواند منجر به مخاطره افتادن اهداف استراتژیک ایران در سوریه شود.
تعهد تهران به کمک به متحدش در منطقه شام مستحکم است. ایران نمی تواند عامل بازدارنده حیاتی اش در مقابل اسرائیل را که گروه نیابتی نظامی حزب الله را تامین می کند، از دست بدهد. ایران بدون حضور همسایه حزب الله یعنی سوریه نمی تواند به طور موثری این گروه را تجهیز و از آن حمایت کند.
اما تهران پس از وقوع جنگ داخلی سال 2011 سوریه در حال از دست دادن آن بود. پس از چند عقب نشینی بزرگ نیروهای دولت سوریه در سال 2012، ایران متقاعد شد که در اوایل سال 2013 نیروهای حزب الله را اعزام کند. حضور آنها به تقویت موضع اسد کمک کرد اما سال 2015 مجدداً دولت سوریه در معرض خطر از دست دادن مهمترین مواضعش در نزدیکی ساحل مدیترانه و دمشق قرار گرفت.
برای درک این که همکاری مشترک روسیه و ایران در سوریه چگونه به دست آمده است باید به روند تکامل آن اشاره کرد. گزارش های تایید نشده ای وجود دارد که سردار قاسم سلیمانی، فرمانده سپاه قدس در بهار گذشته دیدارهایی با مقامات ارشد روسی داشته است. خود سلیمانی هم در بیانیه ای که 31 می منتشر کرده بود، گفت جهان از حرکت بعدی ایران در سوریه، شگفت زده خواهد شد.
چندین برنامه مدون در این رابطه پس از اعلام توافق هسته ای صورت گرفته است. در طول تابستان، آیت الله خامنه ای با سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه دیدار کرد. سلیمانی احتمالاً 24 جولای به مسکو سفر داشته و مجدداً در سپتامبر هم به روسیه سفر کرده است. فرمانده سپاه قدس در آنجا درباره همکاری مشترک بر سر طرح های نظامی که هم اکنون شاهد انجام آنها در سوریه هستیم، شامل مرکز اطلاعاتی مشترک سوریه، حزب الله، ایران و روسیه در بیرون لاذقیه، با رهبران امنیتی روس صحبت کرده است.
کمپین نظامی اخیر در ظاهر به نفع تهران و مسکو است، اما هزینه هایی احتمالی در سطح استراتژیک برای تهران دارد. روسیه اهرم بیشتری در مذاکرات برای حل و فصل مسئله دارد، شرایطی که ممکن است به نفع ایران نباشد. حفظ اسد یا فرد دیگری که در برابر ایران انعطاف داشته باشد، شاید برای پوتین چندان مهم نباشد. روسیه همچنین ممکن است خواهان نقش بزرگتری در عراق -حیاط خلوت ایران- تحت هدف مبارزه با داعش باشد.
اختلاف های دیگری هم می تواند در ماه های پیش رو به وجود آید. مسکو برخلاف تهران خواستار مقابله با تل آویو نیست. کرملین مشتاق درگیر شدن در بازی استراتژیک جدید ایران در بلندی های جولان نیست که به دنبال ساخت جبهه دیگری علیه اسرائیل است.
مسکو همچنین بیش از ایران نگران دستیابی به روابط خوب با کشورهای حوزه خلیج فارس است. روسیه شاید مایل نباشد تا مانند تهران علیه منافع گروه های مورد حمایت عربستان عمل کند. هر چند ممکن است کرملین قادر به جلوگیری از درگیری فرقه ای میان تهران و ریاض نباشد. همان گونه که دستاوردهای ائتلاف سعودی در یمن علیه حوثی های مورد حمایت ایران منجر به افزایش حمایت تسلیحاتی از گروه های شورشی سوری شود، شاید روسیه نخواهد در سوریه براساس نیازهای ایران مبارزه کند.
حتی اگر تهران نقشی تسهیل کننده در ورود دراماتیک روسیه به جنگ سوریه داشته باشد، سوالاتی جدی درباره مقصد این قطار و این که آیا مسکو در جهت حمایت از منافع ایران قابل اعتماد است وجود دارد. پاسخ هایی که بیشترین احتمال برای وقوع را دارند، نشان می دهند که نتیجه نهایی تحولات به نفع ایران نیست.
منبع: دیپلماسی ایرانی